یکشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۶ - ۰۳:۱۱
۰ نفر

مرتضی کاردر: محمد کشاورز، نویسنده پرکاری نیست اما مجموعه داستان‌هایش همواره با استقبال مخاطبان و منتقدان مواجه شده است؛ از داستان «شهود» مجموعه نخست او «پایکوبی» که جایزه گردون را برای او به ارمغان آورد،مجموعه داستان «بلبل حلبی» که جایزه ادبی اصفهان و جایزه نویسندگان و منتقدان مطبوعات را از آن نویسنده کرد تا مجموعه داستان آخرش «روباه شنی» که جایزه جلال آل‌احمد (کتاب سال) را برد.

محمد کشاورز از رهاوردهای سفر بلگراد می‌گوید

محمد كشاورز به‌تازگي از بلگراد برگشته است. او مسافر نمايشگاه كتاب بلگراد بود و در نشستي هم درباره داستان‌نويسي معاصر ايران در دانشگاه بلگراد سخنراني كرد. سراغ آقاي كشاورز رفتيم تا ببينيم رهاورد او از سفر بلگراد چه بوده است.

  • شركت در نمايشگاه كتاب بلگراد به دعوت چه‌كسي انجام شده بود؟

من و آقاي محمدرضا بايرامي، نويسنده و امير شعباني‌پور تصويرگر كتاب كودك با دعوتنامه‌هايي به امضاي رئيس نمايشگاه بين‌المللي كتاب بلگراد به اين شهر سفر كرديم. هماهنگ‌كننده دعوت، مؤسسه نمايشگاه‌هاي فرهنگي وزارت ارشاد بود. رايزني فرهنگي ايران در بلگراد هم نشستي ترتيب داده بود كه در جمع دانشجويان دانشگاه بلگراد درباره داستان‌نويسي معاصر ايران سخنراني كردم.

  • موضوع صحبت شما كدام مقطع زماني داستان معاصر فارسي بود؟

من از شكل‌گيري داستان فارسي، از «يكي بود، يكي نبود» محمدعلي جمالزاده شروع كردم و بعد به‌ترتيب زماني به سير تحولات داستان‌نويسي معاصر تا به امروز پرداختم. موضوع صحبت من در حقيقت تأثير تحولات اجتماعي بر داستان‌نويسي معاصر بود، ‌درباره اينكه تحولات اجتماعي چه تأثيري بر شيوه‌هاي نوشتن داشته‌اند.

  • مخاطبان نشست شما چه كساني بودند؟

بيشترشان دانشجويان زبان فارسي دانشگاه صربستان بودند.

  • يعني سخنراني شما به زبان فارسي برگزار شد؟

نه، درست است كه مخاطبان دانشجوي زبان فارسي بودند اما همه‌شان به زبان فارسي آن‌قدر مسلط نبودند كه بتوانند فارسي را به‌خوبي بفهمند؛ براي همين ترجمه همزمان انجام مي‌شد. دانشجويان رشته‌هاي ديگر دانشگاه بلگراد نيز در اين نشست شركت كرده بودند كه براي آنها هم بايد ترجمه انجام مي‌شد؛ البته در ميانشان دانشجوياني بودند كه خيلي خوب به زبان فارسي حرف مي‌زدند و به ايران هم آمده بودند.

  • دركل شناخت صرب‌ها از ادبيات فارسي چقدر است؟

خيلي كم، چون مناسبات كمي ميان صرب‌ها و فارسي‌زبان‌ها برقرار بوده و كتاب‌هاي بسيار كمي از ادبيات ايران به زبان صربي ترجمه شده است. البته الان ناشري از صربستان قرار است چند مجموعه داستان و رمان از داستان‌هاي معاصر نويسندگان ايراني را به زبان صربي برگرداند كه از اين سلسله تا‌كنون فقط كتاب «قصه‌هاي سبلان» از محمدرضا بايرامي منتشر شده است.

  • فرايند انتخاب كتاب‌ها چگونه است؟

ظاهرا خودشان مشاوراني دارند كه كتاب‌ها را انتخاب مي‌كنند و شناختشان از ادبيات معاصر ايران بد نيست.

  • كتابي از شما هم در اين ترجمه‌ها هست؟

نه، كتاب‌ها قبلا انتخاب شده‌اند؛ منتها ترجمه انگليسي رمان روباه شني را نيز از من خواسته‌اند تا بررسي كنند.

  • پس روباه شني به انگليسي ترجمه شده؟

بله، به انگليسي و عربي ترجمه شده است. ترجمه انگليسي آن را انتشارات شمع و مه منتشر كرده و «غسان حمدان» آن را به عربي ترجمه كرده است.

  • به غير از اين چه فعاليت ديگري در روزهاي حضورتان در بلگراد انجام داديد؟

اصل سفر براي شركت در نمايشگاه كتاب بلگراد بود كه يكي از بزرگ‌ترين نمايشگاه‌هاي كتاب اروپاست. در نمايشگاه بلگراد هم با چند نفر از نويسندگان صربستان در غرفه ايران ديدار كردم و درباره ادبيات ايران و صربستان حرف زديم كه به‌نظرم ديدار بسيار خوبي بود. ديدارهاي اينچنيني سبب نزديكي بيشتر ملت‌ها و شناخت بيشتر فرهنگ‌ها از يكديگر مي‌شود.

اين ديدار و گفت‌وگوها بازتاب خوب و وسيعي در رسانه‌هاي صربستان داشت. ظاهرا صربستان امسال مهمان ويژه نمايشگاه كتاب تهران است و بعضي از اين نويسنده‌ها هم قرار است به تهران سفر كنند. براي همين اين ديدارها مي‌تواند شناخت نويسندگان صربستان را از ادبيات ايران بيشتر كند و تصويري روشن‌تر از ادبيات معاصر ايران به آنها بدهد.

کد خبر 387305

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha